مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

جریان انحرافی

سم الله الرحمن الرحیم


جریان انحرافی


((جریان انحرافی)) ترکیبی است که اگر چه در ماههای قبل به طور پراکنده به حلقه اطراف رئیس جمهور اتلاق می شد، اما پس از خانه نشینی رئیس جمهور بر سر زبانها افتاد و مبنای قضاوت در خصوص حال و آینده دولت دکتر احمدی نژاد قرار گرفت.

این ترکیب در ادبیات هر صنفی اعم از روحانیون، علما، سیاسیون، مغرضان و معاندان انقلاب اگرچه دارای نقاط مشترکی نیز هست،اما تعریفی خاص وبعضا متفاوت دارد.
می توان تولد ترکیب ((جریان انحرافی)) را در روزهایی جستجو کرد که دولت دراحیای حقوق انقلاب اسلامی در جهان_مثل موضوع هسته ای و دیپلماسی تهاجمی_ و اصلاح ساختارهای اقتصادی و سیاسی داخلی _مانند سهمیه بندی بنزین و هدفمندی یارانه ها_ طی فرایندی صعودی پیشتاز بود، اما ناگهان با تصمیم یا موضعگیری عجیب توسط نزدیکترین یاران رئیس جمهور، حتی علاقمندان او نیز مبهوت می شدندکه چگونه است دولت _و به تبع آن دولتمردان_ با رویکرد انقلابی و تلاش بی نظیر در احیای آرمانهای انقلاب و امام، ناگهان مرتکب رفتاری می شود که با اهداف اولیه و حتی عملکرد فعلی آن معارض است؟

مواردی همچون طرح ورود زنان به ورزشگاهها، دوستی با مردم اسرائیل، نظریه پردازی های پرحاشیه در خصوص مبانی دین و از این دست اقدامات، نگرانی هایی را در خصوص وجود تعارض دراستراتژی رییس جمهور و اطرافیانش بوجود آورده بود، اما توفیقات پی در پی سیاسی و علمی و اقتصادی مانع از آن می‌شد که علاقمندان در انطباق مسیر دولت با آرمانهای انقلاب و رهبری تردیدی کنند.

همزمان با آغاز دولت دهم شخصیت جنجالی که به زعم بسیاری سازماندهی تصمیمات خلاف مشی دولت مستقیما با او در ارتباط است، بعنوان چشم رئیس جمهور قرار گرفت و با اعتماد به نفس فراوان، نظریات خود را با اقداماتی چون برقراری ارتباط تنگاتنگ با هنرمندان، تشکیل شورای ایرانیان خارج از کشور و کارگروه های فرهنگ و هنر استان جامه عمل پوشاند.

نقش موثر و تصمیم سازاین شخص در عملکرد رئیس جمهور تاجایی پیش رفت که قاطبه علاقمندان به انقلاب و شخص رئیس جمهوربه این باور رسیدند که تفکری غیر از شخص رئیس جمهورجریانی را هدایت می کند تا حرکت سابق دولت را از انطباق با آرمانهای انقلاب و رهبری منحرف کند.

یک سوال؛

طبیعی است اولین سوالی که با طرح مقدمه فوق به ذهن متبادر می شود این است که چگونه می شود رئیس جمهوری که از بهره هوشی خاصی برخوردار است و در سخت ترین مصاف های بین المللی چون سخنرانی در دانشگاه کلمبیا موضع خود را تغییر نداده، یکباره تغییر مسیر داده و در برخی سیاستها مواضع سابق خود را در عمل نقض می کند؟

پاسخ این سوال را برخی در فرایند عزل و نصب های اطراف رئیس جمهورجستجو می کنند.گفته می‌شود ((جریان انحرافی)) از افرادی با توانمندی های خارق العاده و استفاده از این توانمندی ها برای تاثیر گذاری بر شخص رئیس جمهور بهره می برد که حاصل آن حذف یا طرد نیروهای ارزشی و کارآمد اطراف رئیس‌جمهور و تصرف همه ارکان مشورتی رئیس جمهور توسط جریان خاص است.

عزل اطرافیان ولایی رئیس جمهور مانند باقری لنکرانی، داود احمدی نژاد، ثمری، فتاح، بذرپاش، صفارهرندی، محصولی و... و از طرفی نصب افرادی چون بقایی که قرابت فکری خاصی با مشایی دارند، در راستای ادعای چنین ارتباطاتی قلمداد می شود.

این جریان از دید برخی، مدعی ارتباط مستقیم با حجت خدا بر زمین و کسب فیض بلاواسطه از اوست. در این تفکر ولایت فقیه نه موضوعیت دارد و نه طریقیت، چرا که وصول به منبع فیض، موجب زوال هر نوع واسطه است و عملا ولایت فقیه مانعی است برای کسی که با منبع فیض در ارتباط است.

بر مبنای برخی تحلیل ها، برخی مواضع صریح رئیس جمهور از جمله اعلام قطعی برخی وقایع مثل عدم حمله امریکا به ایران نیز حاصل القاء نگاه فوق به رئیس جمهور است.

موضع رهبری؛

اگرچه رهبر انقلاب در موضوع دوستی با مردم اسرائیل صریحا موضع گیری کردند، اما اولین موضع گیری ایشان پیرامون شخصیت نزدیک به رئیس جمهور که متهم به نقش آفرینی درجریان انحرافی است، به زمان نامه نگاری با رئیس جمهور پیرامون عدم معاون اولی او برمی گردد.(( جناب آقای دکتر احمدی نژاد، ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران با سلام و تحیت، ‌انتصاب جناب آقای اسفندیار رحیم مشایی به معاونت رئیس جمهور بر خلاف مصلحت جنابعالی و دولت و موجب اختلاف و سرخوردگی میان علاقمندان به شما است.

لازم است انتصاب مذبور ملغی و کان لم یکن اعلام گردد.))

به نظر می رسد رهبر انقلاب با لحاظ قید ((خدمت)) در حرکت کلی دولت، در صدد بودند تاحد امکان مانع تحت الشعاع قرار گرفتن مسیر خدمت رسانی دولت با مباحثی اینچنین شوند_که در پاسخ دانشجویی که از چپ و راست رئیس جمهور گله کرد، سفارش به فرعی و اصلی کردن موضوعات نمودند و در دیدار با مردم فارس نیز اشاره کردند که ملاک اشخاص نیستند بلکه ملاک اصلی خط کار و خدمت است. _اما تغییر ناگهانی و یکباره وزیر اطلاعات موجب شد ایشان صریح ترین موضع را در سالهای گذشته نسبت به جریان انحراف اتخاذ کنند ((رهبری تا زنده است هیچ‌گاه نخواهد گذاشت در حرکت عظیم ملت ایران به‌سوی آرمان‌ها، ذره‌ای انحراف ایجاد شود))

هدف جریان انحراف چیست؟

ارائه تحلیل دقیق از هدف غایی این جریان در شرایط کنونی ممکن نیست، اما آنچه از نوع طی طریق این جریان بر می آید،‌ علاقه وافر به گسترش در بدنه قدرت و انحصار طلبی مطلق است و به نظر می رسد با فرض نظریه اتصال به منبع فیض، این انحصار طلبی کاملا قابل توجیه باشد، چرا که حرکت در راستای منافع آنان فرد را مویَد و متمرد را از دائره تایید خارج می کند.

بافرض اینکه جریان انحراف قدرت را کسب کند، می توان انتظار داشت با علاقه ای که از ورود به ساختار فرهنگی جامعه در آن موجوداست_مانند تشکیل شورای عالی ایرانیان،‌حضورفعالانه و تزریق بودجه به کارگروه های فرهنگ و هنر استانها، ارتباط با هنرمندان وائمه جماعات  و..._نهضتی فرهنگی منطبق با قرائت مدرن و خاص خود ازدین ارائه کند که در آن روحانیت در حاشیه راهبری دینداران قرار گرفته و تشرعی که تکلیف حداقلی و انتظار حداکثری از دین را ترویج می کند، بر جامعه دینی حاکم شود.طبیعاتا با این فرایند جز پوششی از انقلاب اسلامی باقی نخواهد ماند.

ابهاماتی که باید پاسخ داده شود؛

اگرچه جای پای این جریان از زمان همدردی با مردم اسرائیل و طرح ورود زنان به ورزشگاهها تا موضوع مکتب ایرانی روی پیشانی سیاستهای دولت مشاهده شد، اما اینکه چرا با اوج گرفتن انتقادات عمومی از خانه نشینی رئیس جمهور، یکباره پرونده های اقتصادی آنان باز می شود و یک به یک مدارک تحصیلی جعلی و ثروتهای بادآورده و قراردادهای صوری شان توسط رسانه ها_یی که متعلق به رقبای سابق انتخاباتی رییس جمهور هستند_ افشا می شود مبهم و قابل توجه است.

از طرفی این سوال که چگونه می شود در نظام شیعی که تحت لوای ولی فقیه عادل اداره می شود، با استفاده از قدرتهای ماورایی، رئیس جمهور_یعنی دومین شخصیت رسمی کشور را_با استفاده از سحرو رمالی به قهقرا کشید، بی پاسخ مانده است.

ابهام دیگر این است که آیا با توجه به سخنان رهبر انقلاب که از نسبت رمالی که در جریان انتخابات به دولت داده شد انتقاد کردند،ترویج این صفت در تریبون های نماز جمعه و از سوی علما دلالت بر وقوع اخیر این جریان در بدنه دولت دارد یا این موضوع مسبوق سابقه بوده و رهبر انقلاب از آن بی اطلاع بوده اند؟

چنین ابهاماتی با مرور زمان و افشای بیش از پیش جریان انحراف شفاف تر خواهد شد و ابعاد جدیدی از این جریان روشن خواهد شد.

وظیفه ما؛

بصیرت مفهوم محدودیت پذیر و زمان مندی نیست که انسان با نگرشی خاص و در مقطع زمانی معین با بصیرت بشود و با بصیرت بماند.برای همین به جای اینکه احساس کنیم ما با بصیرت ترین هستیم و به  درکی از شرایط رسیده ایم که دیگران نتوانسته اند بدان برسند، باید تحولات را به دقت رصد کنیم و نتایج حاصل از تحلیلها را با مواضع رهبر انقلاب بسنجیم و آنگاه نسبت به این جریانات موضعگیری کنیم، خصوصا اگرصاحب رسانه و دارای مخاطب باشیم.

نتیجه؛

((جریان انحرافی)) نه وابسته به شخص و نه منحصر در چارچوب این دولت است، بلکه ابزاری است که ظرفیت خود را برای معارضه با حرکت تحول ساز انقلاب در جهان نشان داده و روز به روز فربه تر می‌شود.سابقه ۶ ساله احمدی نژاد در مصدر ریاست جمهوری و پیش از آن بعنوان شهردار تهران، دلالت بر این دارد که او از جنس این جریان نیست، حتی اگر بعنوان ید بیضاء آن قرار گرفته باشد.

احمدی نژادی که در انتخابات ۸۴ و ۸۸ وارد عرصه شد و در هر بار نمایندگان زر و تزویر را مغلوب ساخت، به اذعان اغلب بزرگان از جمله رهبر انقلاب، گفتمان امام و انقلاب و عدالت را به صورت عملی زنده کرد و نمایشی از تقارن دین و سیاست در عرصه جامعه اسلامی و جهان ارائه داد که حاصل آن مواردی چون دانشگاه کلمبیا و تاثیرگذاری بر شکل گیری قیامهای منطقه بود.

شخصیتی که در حال حاضر بعنوان رئیس جمهور، مورد انتقاد قریب به اتفاق جامعه ارزشی_وغیر ارزشی_به دلیل حسن تعاملش با جریان انحرافی است، تفاوتهای بسیاری با خود خودش در سالهای گذشته دارد و می توان به خوبی از انفعال سیاست خارجی و موانع خودساخته در اداره امور کشور آنرا مشاهده کرد.

انتخاب صحیحی که در ساتلهای ۸۴ و ۸۸ رقم خورد اکنون توسط جریان مغبون اما با ظاهری دیگر به مصاف طلبیده شده و باید چاره ای اندیشید تا محبوبیت و خدمات ارزنده دکتر احمدی نژاد به سرنوشت امثال کسانی که در تاریخ انقلاب سقوط کرده اند، دچار نشود.


پایان.

سینا.الف

Entrance exam

Entrance exam,a word that all of the people who want to go to university know it,and also try to overcome it, to go to university and change their life, this means that in my country (IRAN) nearly all families like their children to go to university, therefore Entrance Exam in my country is very important, since in fact it is the only way to improve their life. Furthermore, I want to refer most important subject that you need it, if you are going to university

If you want to pass this exam, you should make curriculum. Good and pragmatic schedule may be useful. You should consult with counselor who can guide you to make good plan for your studying, because of avoid wasting your time.

Managing time is very important for you. I teach you how you can use your time and do not wasting it. You should be punctual. I think you have to divide a day to 3 parts.

One parts for your sleep the other for your entertainment and the last one for your studying. This method is very useful for the people who are free-applicant (they are not student in these days).The other method for your time managing is that you should diminish your entertainment time and add it to your studying time; it is useful for student who go to school.

Sometimes is useful to be trained by a tutor. In other word, it is not necessary for you to be trained by tutor. You can study alone or your school's teachers can be adequate.

Almost always all of the people, who have ENTRANCE EXAM, are under a lot of stress. I do not know how you can reduce it, but I tell you try to be calm.

In conclusion, I should mention nearly all of the subject that come in this article are not accurate, because they are my opinion and my advice, although, some of them may be based on creditable sources.

By The Way, you should try harder if you want to pass Entrance Exam.

*Good Luck & God bless you*

By Sina Azadi

June 29, 2011

.