مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

خانم ها نخوانند

 

خانم ها نخوانند

نوشته­ی زیر در مورد زنان ایرانی مصداق /دارد/ندارد.

زنها هم درست به اندازه مردها دروغ میگویند.فقط به اندازه آنها دستشان رو نمیشود.

زن شری است مورد نیاز

شیطان هم مرد مبارزه با زن نیست

چیزی که زنها نمیتوانند ما مرد ها را از آن محروم کنند،این است که ما زود تر میمیریم.

موسیقی و زن دو چیز است که من هرگز حاضر نخواهم بود زمام امورم را در دستانشان بگذارم.

کسی که خوشی زیر دلش زده است بگذار برود زن بگیرد

انتخاب زن و هندوانه مشکل است

من چیز زیادی راحع به عشق نمیدانم چون همیشه متاهل بوده­ام

زن خشمگین دریای بیکرانه است.

بهشت انجاست که زن نیست و جهنم خانه مرد دو زنه.

زنان میتوانند بر همه چیز اثر بگذارند،زیرا آنان بر کسانی که بر همه چیز حکومت دارند حکومت میکنند.

خنده زن زیبا گریه کیف آقا

زن اسلحه ای بجز زبان ندارد

عشق زن چون آتش با دود شروع میشود و با خاکستر تمام میشود

همه تراژدی ها به مرگ می انجامد و همه کمدی ها به ازدواج.

زناشویی یعنی :زندگی در جبهه نبرد نه در سریری از گل سرخ

فکر زن و باد زمستانی اغلب متغیرند.

((برگرفته از کتاب "خانمها نخوانند"نوشته مهدی کاکولی.انتشارات شادیاخ))

تذکر:من خودم با هیچیک از مطالب فوق موافق نیستم چرا که به این از از شعور رسیده­ام که میدانم زن و مرد بودن ملاک نیست ،ملاک انسان بودن است.

ارادتمند :سینا آزادی