مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

مسئولیت

سیاسی اجتماعی ادبی

قرآن ! من شرمنده توام

بسم الله الرحمن الرحیم 

 

امروز یک آیه از قرآن رو به وبلاگم اضافه کردم گفتم شاید بد نباشه ترجه و تفسیرش رو بزارم که بخونید. 

  

سوره : آل عمران    آیه : 104

 

متن عربی آیه : وَلْتَکُن مِّنکُمْ أُمَّةٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَیَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَیَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنکَرِ وَأُوْلَـئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ . 

  • ترجمه فولادوندو باید از میان شما، گروهى، [مردم را] به نیکى دعوت کنند و به کار شایسته وادارند و از زشتى بازدارند، و آنان همان رستگارانند.  
  • ترجمه مجتبوی و باید از شما گروهى باشند که به نیکى بخوانند و به کارهاى پسندیده فرمان دهند و از کارهاى زشت و ناپسند باز دارند، و آنانند رستگاران.

تفسیر اطیب البیان
(104)(ولتکن منکم امه یدعون الی الخیر و یامرون بالمعروف و ینهون عن المنکرواولئک هم المفلحون ):(و باید از میان شما طایفه ای باشند که مردم را به سوی خیر دعوت نموده ، امر به معروف و نهی از منکر کنند و این طایفه همانارستگارانند)،(من )تبعیضیه است ، عمل مانند علم و دائر و مدار آنست ،هرزمان که علم قوی باشد،عمل قوت می گیردو بالعکس باضعف آن ضعیف می گردد، و هرزمان علم صالح باشد ،عمل هم صالح می شود و اگر علم فاسد باشد عمل هم فاسد می گردد و علم بسوی عمل دعوت می کند،پس مجتمع صالح مردم را به حفظ معرفت و فرهنگ دعوت می کند و شخص متخلف از خیر را رد می نماید،لذا در جامعه اسلامی که متمسک به حبل الله هستند،معروف درآن جامعه ، عمل خیر است و منکر در آن عمل شراست ، یعنی خیر در جامعه اسلامی شناخته شده و معروف است و شر در آن جامعه منکر و نامألوف می باشد و کسانی که قیام به این امر واجب یعنی امر به معروف و نهی از منکر می کنند رستگارانند، چون قیام به یک واجب کفایی کرده اند تا جامعه خود را حفظ نمایند و طریقه پروردگارشان رامحافظت نمایند . 

 

بسم الله الرٌحمن الرٌحیم

قرآن ! من شرمنده توام

 
از (دکتر شریعتی) را در ادامه بخوانید:


قرآن ! من شرمنده توام اگر از تو آواز مرگی ساخته ام که هر وقت در کوچه مان آوازت بلند می شود همه از هم می پرسند " چه کس مرده است؟ "

چه غفلت بزرگی که می پنداریم خدا ترا برای مردگان ما نازل کرده است .
قرآن ! من شرمنده توام اگر ترا از یک نسخه عملی به یک افسانه موزه نشین مبدل کرده ام .
یکی ذوق می کند که ترا بر روی برنج نوشته،‌ یکی ذوق میکند که ترا فرش کرده ،‌یکی ذوق می کند که ترابا طلا نوشته ، ‌یکی به خود می بالد که ترا در کوچک ترین قطع ممکن منتشر کرده و … آیا واقعا خدا ترا فرستاده تا موزه سازی کنیم ؟
قرآن! من شرمنده توام اگر حتی آنان که تو را می خوانند و ترا می شنوند ،‌ آن چنان به پایت می نشینند که خلایق به پای موسیقی های روزمره می نشینند .. اگر چند آیه از تو را به یک نفس بخوانند مستمعین فریاد می زنند ” احسنت …! ” گویی مسابقه نفس است …
قرآن !‌ من شرمنده توام اگر به یک فستیوال مبدل شده ای حفظ کردن تو با شماره صفحه ،
‌خواندن تو آز آخر به اول ،‌یک معرفت است یا یک رکورد گیری؟ ای کاش آنان که ترا حفظ کرده اند ، ‌حفظ کنی ، تا این چنین ترا اسباب مسابقات هوش نکنند .
خوشا به حال هر کسی که دلش رحلی است برای تو .
آنان که وقتی ترا می خوانند چنان حظ می کنند ،‌ گویی که قرآن همین الان به ایشان نازل شده است. آنچه ما با قرآن کرده ایم تنها بخشی از اسلام است که به صلیب جهالت کشیدیم. 

 

قرآن را از دست بدهیم اسلام از دست یرود.پس حواسمان را به قرآن جمع کنیم،و دستورات آن را به کار ببندیم. 

 

ومن الله التوفیق. 

 

نظرات 1 + ارسال نظر
فاطمه***محکم شنبه 29 آبان‌ماه سال 1389 ساعت 12:58 http://mohkam.blogfa.com

سلام آقا حسین
احوال شما ؟
.
خدایا !
ما را جزو رستگاران قرار بده ...آمین

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد