ش | ی | د | س | چ | پ | ج |
1 | 2 | |||||
3 | 4 | 5 | 6 | 7 | 8 | 9 |
10 | 11 | 12 | 13 | 14 | 15 | 16 |
17 | 18 | 19 | 20 | 21 | 22 | 23 |
24 | 25 | 26 | 27 | 28 | 29 | 30 |
31 |
اوست باقی
هر شب میان مقبره ها راه می روم شاید هوای زیستنم را عوض کنم!
سلام این شعر رو که نمیدونم از کیه توی وبلاگ آقای امامی دیدم(خبر نگار صدا وسیما). خیلی دلم گرفت.
نمیدونم تا حالا توی قبرستون اون جاهای که سال فوتشون برمیگرده به۲۰-۳۰-۴۰-یا شایدم بیشتر رفتین ؟دیگه خبری از کسی نیست مثل اینکه فراموششون کردن!؟
بیچاره به اون مرده ها.
دریغ از یه شب جمعه.وقتی میری اونجا پرنده هم پر نمیزنه سکوت عجیبی برقراره البته سکوتش یه جوریه که موی آدم رو سیخ میکنه.بد نیست بعضی اوقات سری هم به این قسمتها بزنیم تا یه چیزایی هم یادمون بیاد.یادمون بیاد که آدمی زاد فانی و فقط خداست که باقیه.یادمون بیاد که هممون رفتنی هستیم پس کمتر واسه این دو روز دنیا سر هم دیگر رو کلاه بزاریم کمتر دروغ بگیم و خیلی چیزهای دیگه که اگه بخوام همشون رو بنویسم عممرم کفاف نمیده(دروغ نگم پولم کفاف نمیده-پول برا سایت دانشگاه رو میگم).
پس درست زندگی کنیم چون هممون میریم؛ اسکندر با اون همه اقتدارش آخر دست خالی رفت ما که دیگه جای خود داریم.
به امید خدا هوای زیستنمون رو عوض بکنیم با یه یا علی و توکل به اون که باقیه.
خوشا آنان که باعزت زگیتی بساط خویش برچیدند و رفتنند
زکالاهای این آشفته بازار محبت را پسندیدند و رفتند.
و من الله التوفیق.
سلام حسین جان...ممنون از ابراز لطفت...خوشحال شدم سر زدی....همیشه شاد و سلامت باشی...یا علی
بسم الله
سلام داش سینا نوکریم خیلی با حال بود
التماس دعا حاجی